
فصیحی هروی
شمارهٔ ۱۳۲
۱
تا توانی در ترازوی هوس بی سنگ باش
چون گل آزادگی بیزار از آب و رنگ باش
۲
حسن اگر در دیده چون نازت دهد جا پا منه
خوش نشین نالههای زار چون آهنگ باش
۳
چون خزان آید در دل چون گل از شش سوگشای
در بهاران غنچهسان در بسته و دلتنگ باش
۴
در گلستان جنون دستان رسوایی بزن
عقل گو خار سر دیوار نام و ننگ باش
۵
نوشداروی جنون در حقه تسلیم نیست
خوی طفلان گیر و دستآموز صلح و جنگ باش
۶
بال میرویاندم از تن چو اخگر شوق دوست
ره چو سوی اوست گو یک گام صد فرسنگ باش
۷
مقصد افغانست خوش باشد فصیحی شرم چیست
گو درین ماتمسرا یک نوحه بی آهنگ باش
نظرات