
فصیحی هروی
شمارهٔ ۱۵۳
۱
چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم
به هر شاخی ترنج آفتابی پیش رس دارم
۲
نه ذوق نالهام بیتاب دارد نه غم محمل
هوای پایبوس ناله فرمای جرس دارم
۳
پر پروانهام در حسرت پرواز گم بادا
اگر امید دودی از چراغ هیچ کس دارم
۴
همه شب ناله میدزدم ز لب وز بیم میلرزم
بدین بی دست و پایی راه بر بام عسس دارم
۵
گلستان برنتابد زحمت هر هرزه پروازی
از آن در هر بن مژگان نگاهی در قفس دارم
۶
منم پروانه کز بال هما کردند محروم
کنون دست طلب در دامن بال مگس دارم
۷
فصیحی گر نفس ره گم کند در کلبه داغی
چراغ آفتابی در سر راه نفس دارم
نظرات