
فصیحی هروی
شمارهٔ ۱۶
۱
آشفتهتر از ماست بسی انجمن ما
بی نور بود شمع طرب در لگن ما
۲
بر ناصیه غنچه ما نقش طرب نیست
شرمنده برون رفته نسیم از چمن ما
۳
بتخانه عشقیم به طوف در ما آی
مستند ز یک جام بت و برهمن ما
۴
نشکفته بماندیم به گلزار شهادت
پاشند مگر گرد غمی بر کفن ما
۵
از سوختن ما نشود هیچ تسلی
خوش بر سر لطف آمده پیمانشکن ما
۶
شمعیم مکش کز تب حسرت بگدازیم
بگذار که بگذارد که بگدازد ازین شعله تن ما
۷
تا حرف دل ریش فصیحی به تو گفتیم
خوناب الم میچکد از هر سخن ما
نظرات