فصیحی هروی

فصیحی هروی

شمارهٔ ۱۶۴

۱

کتاب عشقم و آیات زلف دوست عنوانم

ز سر تا پا گرم بندند شیرازه پریشانم

۲

نگاه هرزه گردم شد سبک پرواز بستانی

که باز از اشک نومیدی گرانبارست مژگانم

۳

یکی موج غریبم ای سراب عافیت رحمی

که عمری در کنار تربیت پرورده طوفانم

۴

نماند از ترکتاز گریه هیچم خون و می‌ترسم

که سازد تیغ نازی شرمسار خاک میدانم

۵

چنان شد تنگ عیش من که در گوش تنک ظرفان

گران آید نوای خنده چاک گریبانم

۶

نه بت نه ایزدم مانا فصیحی جلوه عشقم

که در زلف و رخ خوبان پرستد کفر و ایمانم

تصاویر و صوت

نظرات