فصیحی هروی

فصیحی هروی

شمارهٔ ۱۷۶

۱

دوش بی روی تو از دل خون ناب افشانده‌ایم

تا سحر بر جیب رسوایی گلاب افشانده‌ایم

۲

ز آن جمال آگه نه‌ایم اما غبارآسا بسی

آفتاب و ماهش از طرف نقاب افشانده‌ایم

۳

هر نگه کز گلستانی دامنی پرگل نکرد

شب خسک پنداشته در راه خواب افشانده‌ایم

تصاویر و صوت

نظرات