
فصیحی هروی
شمارهٔ ۱۸
۱
باز دل در موج تبخال از تب حرمان کیست
لخت لختش در خروش از شعله هجران کیست
۲
جان ما خود بال افشان از پی محمل برفت
یارب این مسکین که میسوزد فراقش جان کیست
۳
سرگران گر بر مزار کشتگان بگذشت دوست
بر لب زخم شهیدان نوحه پس قربان کیست
۴
دست ما از دیده در هجران فزون بگریستی
گر بدانستی که مسکین دور از دامان کیست
۵
سالها شد کز فراق ما فصیحی پاک سوخت
این نگاه خونچکان از دیده گریان کیست
نظرات