فصیحی هروی

فصیحی هروی

شمارهٔ ۱۸۸

۱

ما دو عالم را ز موج غم خراب انگاشتیم

این دو دریای مصیبت را سراب انگاشتیم

۲

چون درین ره آب حیوان کار آتش می‌کند

آتشی هر گام نوشیدیم و آب انگاشتیم

۳

این کهن افسانه ما هیچ پایانی نداشت

لب فروبستیم و عالم را به خواب انگاشتیم

۴

همت خفاش شمع بینش ما برفروخت

ظلمت شب را چراغ آفتاب انگاشتیم

۵

زآتش حسرت فصیحی دیده را کردیم خشک

تازه گل‌های وفا را بی گلاب انگاشتیم

تصاویر و صوت

دیوان فصیحی هروی به کوشش ابراهیم قیصری - فصیحی هروی - تصویر ۱۹۸

نظرات