
فصیحی هروی
شمارهٔ ۱۹۶
۱
برخیز تا زیارت ماتمسرا کنیم
جان را برای قطره اشکی فدا کنیم
۲
بر مرهم مسیح بخندیم و بگذریم
هر درد را به حسرت دردی دوا کنیم
۳
داغیم و کار ما سفر ملک سینههاست
تا خویش را به چاک غمی آشنا کنیم
۴
بستند در به روی تمنای هر دو کون
فرصت غنیمتست نمازی ادا کنیم
۵
در سجده اوفتیم چو بینیم روی دوست
عید شهادتست بیا تا دعا کنیم
۶
کو یک جهان نظاره که در طور وصل دوست
امروز یک نماز تماشا قضا کنیم
۷
پر مهربان حنجره ماست تیغ ناز
دیگر شکایت از غم هجران چرا کنیم
۸
گر سر به پای غم نفشاندیم بخل نیست
میخواستیم در طلب دوست پا کنیم
۹
در لرزه اوفتیم فصیحی درین چمن
گستاخ اگر چو شمع طواف صبا کنیم
نظرات