
فصیحی هروی
شمارهٔ ۱۹۸
۱
سکه به نام عجز زد شوکت پادشاهیم
کوکبه سوز فتح شد صولت بیسپاهیم
۲
کشتی موج هستیم تا به مراد خس طپم
خورده ز خون ناخدا آب گل تباهیم
۳
داغم و نوبهار را خلعت خرمی دهم
خشک گلیست آفتاب از چمن سیاهیم
۴
ناله گلزار بلبلم لیک ز شوق گوش گل
همره ناله بالزن شد لب دادخواهیم
۵
خشک دمیده گلبنم از چمن هوس ولی
بلبل تنگ چشم را باغچه الهیم
۶
مزرع ناامیدیم آب سموم خوردهام
دل ز بهشت میبرد جلوه بیگیاهیم
۷
زخمم و سوی سینهها نامه تیغ میبرم
بر صف حسن میزند جلوه کج کلاهیم
۸
گرچه فصیحیم ولی خوانده زمانه یوسفم
تا فکند به چاه غم تهمت بیگناهیم
نظرات