
فصیحی هروی
شمارهٔ ۲۰۷
۱
درد ما ننگ مداوا برنتابد بیش ازین
ناز اعجاز مسیحا برنتابد بیش ازین
۲
یک جهان لذت چکد از هر سر مژگان من
چون کنم چشم تماشا برنتابد بیش ازین
۳
پای در دامان صحرا پیچ همچون گردباد
دامن جان زحمت پا برنتابد بیش ازین
۴
زین سپس گو لاله چون گل داغ غم بر سینه دزد
ناله فرضست و صحرا برنتابد بیش ازین
۵
بلبلا هر موی تو نالانست باری خود منال
گوش گل فریاد و غوغا برنتابد بیش ازین
۶
بگسلد گر زلف او از بار جانها دور نیست
رشته جان تاب سودا برنتابد بیش ازین
۷
نامه طاعت شهیدان ترا آهی بس است
کفه میزان فردا برنتابد بیش ازین
۸
در چمن آیید اما جانب گل منگرید
زخم غیرت بلبل ما برنتابد بیش ازین
۹
بوی پیراهن فصیحی میرسد از خود مرو
غیرت عشق زلیخا برنتابد بیش ازین
نظرات