فصیحی هروی

فصیحی هروی

شمارهٔ ۴۲

۱

بی بصر دیده ارباب هوس حیرانست

ز آنکه بر دیده تصویر نظر پنهانست

۲

در گریبان دری دیده ما روز نخست

پنجه غم شده فرموش و کنون مژگانست

۳

دیده بگداخته نخل مژه را دادم آب

وین زمان میوه سیراب‌ترش حرمانست

۴

رخ ز بی‌رونقی شمع نگاهم مفروز

روزگاری‌ست که بی روی تو در زندانست

۵

کفر از غصه چو زلف تو سیه‌پوش نشست

که درین دام چرا صید نخست ایمانست

۶

ناله پرده جان صاف کند از تب درد

ورنه بر شعله ما بی‌هنری بهتانست

۷

گریه گر دیده گدازست فصیحی گله چیست

کشتی نوح شکستن هنر طوفانست

تصاویر و صوت

نظرات