
فصیحی هروی
شمارهٔ ۴۹
۱
آن سرو خرامان که گذشت از چمن کیست
و آن شمع برافروخته از انجمن کیست
۲
شمعی که چراغ دل ما روشن ازو شد
روشن شود ای کاش که در انجمن کیست
۳
جان یافتم از بوی تو ای باد سحرگاه
این بوی خوش از طره عنبرشکن کیست
۴
بویی که منور شد ازو دیده یعقوب
بو بردهام امروز که در پیرهن کیست
۵
آن مرغ که رم کرد ز من رام که گردید
و آن روح که رفت از تن من در بدن کیست
۶
شبها دو لب من بهم از ناله نیاید
تا او همه شب خفته دهن بر دهن کیست
۷
در نظم فصیحی رقم نام چه حاجت
پیدا بود از حسن ادا کاین سخن کیست
نظرات