
فصیحی هروی
شمارهٔ ۵۰
۱
در میزنم چه شد که گشایش پدید نیست
قفل مرا معاملهای با کلید نیست
۲
صد ابر رحمت آمد و دل شبنمی ندید
گویا که این گیاه خدا آفرید نیست
۳
سهو کتاب رسم فزون از حدست لیک
سهوی چو سهو تهنیت روز عید نیست
۴
صد بحر خون زهر مژه طی کردم و هنوز
پایان کار گریه شوقم پدید نیست
۵
بعد از وداع دوست فصیحی شهید عشق
گر نیم لحظه زنده بماند شهید نیست
نظرات