
فصیحی هروی
شمارهٔ ۸۲
۱
ز خواب آن چشم شهلا برنخیزد
که از هر گوشه غوغا برنخیزد
۲
قیامت سوزد از سوز دل من
مگر این کشته فردا برنخیزد
۳
جهانسوز آتشی را دل سپندست
کزو جز دود سودا برنخیزد
۴
نیابد در دل امیدی که حسرت
پی تعظیمش از جا برنخیزد
۵
به هرجا بگذرد نام فصیحی
چه شیونها کز آنجا برنخیزد
نظرات