فصیحی هروی

فصیحی هروی

شمارهٔ ۴۰ - در تقاضا

۱

ای آن که ز نور صبح چراغت

افروخته شد چو از حیا روی

۲

افروز چراغ عیش ما را

ز آن تازه گیای آشنا روی

۳

زآن جوهر آشنا که آمیخت

با هر نفسی چو با صبا بوی

۴

صد گل چمن دماغ را زوست

چون سنبل زلف دوست خودروی

۵

ز آن شعله که هر خرام دودش

دارد لب زمزمی ثناگوی

۶

آویزد گرد عارض حسن

صد حلقه زلف عنبرین بوی

۷

ز آن سینه عاشقان که آهش

از بس که گرفته با ادب خوی

۸

در زمزم صدق آورد غسل

و آن گاه به سوی لب نهد روی

تصاویر و صوت

دیوان فصیحی هروی به کوشش ابراهیم قیصری - فصیحی هروی - تصویر ۱۱۲

نظرات