
نظام قاری
شمارهٔ ۱۱۰ - خواجه عماد فرماید
۱
گدای حضرت اوباش و پادشاهی کن
مکن مخالفت او و هر چه خواهی کن
در جواب آن
۲
گدای وصله خیاط باش و شاهی کن
بعاریت مستان رخت و هر چه خواهی کن
۳
نوشته برزه مفتون معقلی خطیست
بجیب دلق که در این لباس شاهی کن
۴
برین نهالی اطلس ببالش زرمهر
که گفت تکیه ده و خواب صبحگاهی کن
۵
بدست صوفی صوف از محرمات همه
که منهیند برو توبه از مناهی کن
۶
طمع بروی سفیدی کی و چشم آویز
چوروی بند شود جامه در سیاهی کن
۷
گرت بود سرو پایی چنانچه دلخواه است
بپوش و سلطنت از ماه تا بماهی کن
۸
که گفت مدحت والا بران مکن قاری
حدیث اطلس گلگون و حبرکاهی کن
تصاویر و صوت

نظرات