
نظام قاری
شمارهٔ ۱۱۱ - خواجو فرماید
۱
یارب زباغ وصل نسیمی بمن رسان
وین خسته را بکام دل خویشتن رسان
در جواب آن
۲
یارب تن مرا زکتان پیرهن رسان
جانست پیرهن زنوم جان بتن رسان
۳
این آستین تیرز از یکدیگر جدا
ای درزی وصال تو با وربدن رسان
۴
صوف مرا زحله ادریس ده صفا
وز مخفیم سلام ببرد یمن رسان
۵
بوی چو عطر پیرهن یوسف ای نسیم
از خرقه رسول بویس قرن رسان
۶
بند قبای غنچه بنفش از بنفشه دوز
والای آل لاله بچتر سمن رسان
۷
تشریفها که برقد اشعار دوختم
آوازه اش بمحفل هر انجمن رسان
۸
قاری باین لباس گلستان نو زگل
بند قباستان و بدوش چمن رسان
تصاویر و صوت

نظرات