نظام قاری

نظام قاری

شمارهٔ ۱۱۵ - سلمان ساوجی فرماید

۱

چو دیده در طلبت واجبست گردیدن

سرشک را بهمه جانبی دوانیدن

در جواب آن

۲

ببر چو معجر روسی گرفت لرزیدن

عمامه خواست زعشقش بسر بگردیدن

۳

بپوستین تن لرزان مابدی در یاب

زما بود همه لخشیدن از تو بخشیدن

۴

زپیر خرقه شنیدم که هست راه نجات

چو پنبه آستر و روبهم رسانیدن

۵

توان فروختن از بهر خوردنی دستار

ولی بسر که تواند مبار پیچیدن

۶

زطبع من صفت گوی پیشواز طلب

که کار اوست درین باب در چکانیدن

۷

مدر حصیر و چوزیلو بگوشه ساکن شو

بسان تکیه نمد چند هرزه گردیدن

۸

زقرض هفته چو باید خریدن ارمک و صوف

بنزد قاری از ان به لباس پوشیدن

تصاویر و صوت

دیوان البسه مولانا محمود نظام قاری از روی چاپ میرزا حبیب اصفهانی به اهتمام محمد مشیری » تصویر 117

نظرات