نظام قاری

نظام قاری

شمارهٔ ۱۳۲ - شیخ کمال الدین خجند فرماید

۱

هر لحظه بغمزه دل ریشم چه خراشی

روی از نظرم پوشی و خون از مژه پاشی

در جواب آن

۲

تا جنس خطائی بود ای اطلس کاشی

در بارمنه لاف تو باری چه قماشی

۳

گر اطلس یزدی ندهد دست زنان را

میسازد اگر زانکه بسازند بکاشی

۴

چون موزه و دستار و قبا و فرجی هست

آنگاه توان کآدمی از چوب تراشی

۵

پر عطر شود آستی و دامن آفاق

زان رخت که پوشی و از آن مشک که پاشی

۶

از گلفتنت عقد نیاید بشماری

تا بسته پیچ و شکن شیله و شاشی

۷

قاری ببرت رخت معانی همه جمعست

میبر بقد فکر معطل زچه باشی

تصاویر و صوت

دیوان البسه مولانا محمود نظام قاری از روی چاپ میرزا حبیب اصفهانی به اهتمام محمد مشیری » تصویر 127

نظرات