
نظام قاری
شمارهٔ ۱۳۴ - سلمان فرماید
۱
هر مختصر چه داند آئین عشقباری
کی در هوا مگس را باشد مجال بازی
در جواب آن
۲
ارمک بپوش و از حق میخواه جان درازی
دستار بندقی بند از بهر سرفرازی
۳
آن تارها بچنگست از تار و پود والا
زان روی اینهمه نقش دارد بپرده سازی
۴
والای پرمگس کی باشد چو سینه باز
کی درهوا مگس را باشد مجال بازی
۵
کی باشدت صفائی ایخواجه در مصلا
در سعدی از نگردد رخت دلت نمازی
۶
گر صاحب تمیزی بردار دامن از خاک
ضایع مکن لباست چون کودکان ببازی
۷
عمر منست دستار میخواهمش همیشه
آن کیست کو نخواهد عمری بدین درازی
۸
قاری حقیقتی دان کردن ببر سقرلاط
تفتیک راو ماشا هر دو شمر مجازی
تصاویر و صوت

نظرات