
نظام قاری
شمارهٔ ۲۷ - سلمان ساوجی فرماید
۱
هر دل که در هوای جمالش مجال یافت
عنقای همتش دو جهان زیر بال یافت
در جواب او
۲
بر چتر مرغ قبه زر تا مجال یافت
قاف قطیفه شهپر او زیر بال یافت
۳
خوش وقت آن سجیف که او بر کنار رخت
با حرب و شرب و اطلس و صوف اتصال یافت
۴
میکرد سرکشی ببرک شده زان جهت
خود را سیه گلیم و پراکنده حال یافت
۵
تا گشت خاک مقدم زیلوچه بوریا
ای بس که در طریق نمد گوشمال یافت
۶
سوزن بدرز روسی و والا و بیت کرد؟
عمری بسر دوید و بآخر محال یافت
۷
در گلستان شمیم کلی و جگن دلم
در جیب و آستین صبا و شمال یافت
۸
هر جامه بود لایق چیزی بدوختن
کتان بدرز بخیه وکاسر شلال یافت
۹
(قاری) که خو بجبه کرباس خود گرفت
از صوف عاریت طلبیدن ملال یافت
تصاویر و صوت

نظرات