نظام قاری

نظام قاری

شمارهٔ ۴ - لاادری قائله

۱

چشم مستت می‌برد هر لحظه دل مشتاق را

زلف مشکینت پریشان می‌کند عشاق را

در جواب او

۲

هردم از نرمی کشد اطلس به بر مشتاق را

صوف از کرمی بر دهر لحظه دل عشاق را

۳

زان گریبانی که دم از عنبرینه می‌زند

می‌دمد بویی و مشکین می‌کند آفاق را

۴

با وجود ساعد عقد سپیچ کلفتن

من نگیرم دست هر مهروی سیمین‌ساق را

۵

واله آن قاولوغم کز طاق جیب آویختند

روشن است این خود که قندیلی بود هر طاق را

۶

کف بر او صابون زند تا جامه گردد سفید

گو بیا اشنان و بنگر در جهان اشفاق را

۷

رخت‌ها را دان سپه یا ساقی سلطان تن

لاجرم هرچند که رختی کشد یا ساق را

۸

خرقه را ساقی زیارت کن بجو برد یمن

نیست هم کم زردکی و ریشه بسحاق را

تصاویر و صوت

دیوان البسه مولانا محمود نظام قاری از روی چاپ میرزا حبیب اصفهانی به اهتمام محمد مشیری » تصویر 53

نظرات