
نظام قاری
شمارهٔ ۵۳ - مولانا حافظ فرماید
۱
دل ما بدور رویت زچمن فراغ دارد
که چو سر و پای بندست و چو لاله داغ دارد
در جواب او
۲
دل ما بوصل ارمک زقبا فراغ دارد
که بدگمه پای بندست وز درز داغ دارد
۳
شده ام بجیب اطلس شب عنبرینه گمره
مگر انکه کیف گلگون بر هم چراغ دارد
۴
قد صوف راغکی بین بر صوف سبز طاقین
سری طوطی عجب اینکه زاغ دارد
۵
زشبه عجیبم آید شده کوی جیب کمخا
نوسیاه کمبهابین که چه در دماغ دارد
۶
زبهاری و گلی ا که عمامه کردو جامه
نه هوای سرد بستان نه هوای باغ دارد
۷
بمصاف جامه پوشان بنگو بشاه اطلس
که زپوستین ابلق چه نکو الاغ دارد
۸
بکول چو وقت سرما شده پشت گرم قاری
زهمه نمد فروشان جهان فراغ دارد
تصاویر و صوت

نظرات