نظام قاری

نظام قاری

شمارهٔ ۵۷ - شیخ سعدی فرماید

۱

دنیی آن قدر ندارد که براو رشک برند

یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند

در جواب او

۲

نیست تشریف لباسی که برو رشک برند

یاقد ناقص او را غم بیهوده خورند

۳

نظر آنانکه نکردند بپشمین شلوار

الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند

۴

زنده آنست که کردست کفن میت را

مرده آنست که رختی بعزایش ندرند

۵

نرمه را که تو دیدی زعزیزی دستار

عاقبت گیوه شد و خلق برو میگذرند

۶

رخت میت چو ببردند چه فکر آنانرا

که بیایند و قسم بر سر سی پاره خورند

۷

من هنرهای در دگمه بگویم دخت

تا چو در جیب بیابند غنیمت شمرند

۸

آنکسانی که میان بند و عقود دستار

نیک بندند بدانید که صاحب هنرند

۹

نیست دایم جهه دوش تو سنجاب و سمور

دیگران درشکم مادر و پشت پدرند

۱۰

قاری امروز گراینسانست برهنه فردا

صوف ودستار مگر بر سر قبرش بدرند

تصاویر و صوت

دیوان البسه مولانا محمود نظام قاری از روی چاپ میرزا حبیب اصفهانی به اهتمام محمد مشیری » تصویر 83

نظرات