
نظام قاری
شمارهٔ ۵۸ - مولانا جمال الدین فرماید
۱
مژده ای آرام دل کآرام جانها میرسد
دل که از ما رفته بود اکنون بما وامیرسد
در جواب او
۲
در برش برقد همه رختی ببالا میرسد
جز سقرلاط بهمت کان بپهنا میرسد
۳
اطلس والا جناب نازک گلروی را
هر زمان خاری زسوزن بیمحابا میرسد
۴
گوتهی را هجو کردم کز چنین آرایشی
گر بیفتد جامه او را ببالا میرسد
۵
دلبر رعنا چو گیرد شاهد کمخا ببر
میبرد از راستی این را و آنرا میرسد
۶
عید آمد وزکلاه و کفش نوایعاریان
مژده پوشش بجمعی بی سر و پا میرسد
۷
از کوک باید چپر وزپوستین بره سپر
ناوک سرمای قومی کآن بتنها میرسد
۸
کاه کز کردن قماش از هر دو سر در البسه
صیت شعر قاری از اقصا باقصا میرسد
تصاویر و صوت

نظرات