
نظام قاری
شمارهٔ ۸۱ - شیخ کمال الدین خجند فرماید
۱
تو آن شاخ گلی ایشوخ دلبر
که آریمت بآب دیده در بر
در جواب او
۲
مثال شرب و روی دگمه زر
عروسی خوبرو نبود بزیور
۳
بآن کمخای گلگون صورت مرغ
تو گوئی هست بر آتش سمندر
۴
مکن وصف فراویز حصیری
مران با ما دگر بحث مکرر
۵
خطیب از خرمی صوف عیدی
بقربانگاه گفت الله اکبر
۶
چویابی خالی از بالش نهالی
تنی دان کوندارد بر بدن سر
۷
حسود از آب سنجاب و خشیشی
که بیند در برم گردد روانتر
۸
بگازر که لباس شعر قاری
زروح پاک سعدی شد مطهر
۹
من اینجا جامها کردم نمازی
خجندی گر زرومی شست دفتر
تصاویر و صوت

نظرات