نظام قاری

نظام قاری

شمارهٔ ۸۴ - اوحدی فرماید

۱

منم غریب دیار تو ای غریب نواز

دمی بحال غریب دیار خود پرداز

در جواب او

۲

هولی بندقی مصریست در سرباز

خیال بندی من بین وفکر دورو دراز

۳

بطرز ز جامه نوانکه پاکدامن بود

بدید شیوه والاوگشت شاهد باز

۴

مرو بداغ اتو ای میان دو تو در تاب

دم از محبت اطلس زدی بسوز و بساز

۵

مقام گشت بقاف قطیفه چرخیش

چو مرغ قبه زر جلوه کرد در پرواز

۶

زجیب جبه نو دگمها چو بگشایم

دریچه زبهشتم بر وی گردد باز

۷

مخور چو بیسر و پایان غم عمامه و کفش

که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز

۸

بسی معانی رنگین بوصف جامه نمود

ندیده ایم چو قاری دگر سخنی پرداز

تصاویر و صوت

دیوان البسه مولانا محمود نظام قاری از روی چاپ میرزا حبیب اصفهانی به اهتمام محمد مشیری » تصویر 99

نظرات