
قاسم انوار
بخش ۹ - فی صفة الاماره
۱
هر دلی کو پیرو اماره شد
از بلاد معرفت آواره شد
۲
آتش اماره هرجا بر فروخت
خرمن جانر از خشک وتر،بسوخت
۳
گرچه نتوان گفتن اوصافش تمام
لیک یک چندی بباید برد نام
۴
عجب و بخل و حرص و حب جاه ومال
هز و همز و لمز و غمز و قیل و قال
۵
اکل وافر،نوم و شک و کبر و کین
منکری بر حالت مردان دین
۶
حب غلمان،حب نسوان،هزل و جهل
حمق و نسیان بغض و عصیان،نوم و کسل
۷
هم حسد،هم لعب وهم لهو ونفاق
وز جدلها بر میان بسته نطاق
۸
هم نشاط وهم بطالت،هم بطر
هم املها،هم ریا،ام الخطر
۹
شرح یک چندی بگویم زین صفات
بازدانی گر بود دل در صفات
۱۰
زانکه شرح جمله گر گوییم باز
قصه گردد،همچو درد ما،دراز
نظرات