
قاسم انوار
شمارهٔ ۱۶۳
۱
رخسار تو چون آینه صورت و معنیست
در صبح جبینت همه انوار تجلیست
۲
هم جذبه او بود که دل مست لقا شد
مجنون چه کند؟ کین کشش از جانب لیلیست
۳
پیوسته ز سودای تو مستیم و خرابیم
ما را بتو صد گونه تولی وتمنیست
۴
هرجام که از دست تو آید همه نوشست
این دور نه جورست، که در دور تو اولیست
۵
تا جلوه دیدار تو عشاق تو دیدند
از هر طرفی بانگ تقدس و تعالیست
۶
ما رو بتو داریم، که مرآت شریفی
در روی تو خود قاعده روی و ریا نیست
۷
هر دل، که چو قاسم بجمالت نشود شاد
در قاعده نشائه او صورت دعویست
تصاویر و صوت

نظرات