قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۲۰۴

۱

در شرح آن جمال بیان‌ها ز حد گذشت

در حسن یار حیرت جان‌ها ز حد گذشت

۲

در نقطه دهان تو، کان سر نازکست

کس را نشد یقین و گمان‌ها ز حد گذشت

۳

نادیده یار را، به تصور حکایتی

افتاد در زبان و زیان‌ها ز حد گذشت

۴

از عین حسن دلبر بی‌نام و بی‌نشان

یک جلوه کرد، نام و نشان‌ها ز حد گذشت

۵

زین بیش بی‌نقاب مرو در میان شهر

ای دوست، الحذر، که فغان‌ها ز حد گذشت

۶

ای یار جان، که بر سر بازار عاشقی

شاد آمدی و شادی جان‌ها ز حد گذشت

۷

از فکر بر خیال تو ناایمنست شهر

در ملک لایزال امان‌ها ز حد گذشت

۸

وقتست تا قرین شود آن یار، قاسمی

کز شدت فراق و قران‌ها ز حد گذشت

تصاویر و صوت

نظرات