قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۲۰۸

۱

ذکر جمیل یار جهان را فرو گرفت

عالم گرفت، لیک بوجه نکو گرفت

۲

جان نکته ای شنیداز آن حسن بر کمال

سوزی زدل برآمد و شوری درو گرفت

۳

فارغ شد از سلامت و راه فنا گزید

هر دل که با ملامت عشق تو خو گرفت

۴

روشن شد از لوامع اشراق آن جمال

آن پرتوی که نیر خورشید ازو گرفت

۵

می خواند گل ز وصف جمال تو آیتی

عشقت چه نکتها که برو رو برو گرفت؟

۶

اوصاف یار عشق نخست از خرد شنید

اول ازو شنید و بآخر برو گرفت

۷

اندر میان این همه رندان باده نوش

جم بود خال آدم و جام جم او گرفت

۸

دانی میان زاهد و عارف چه فرق بود؟

این راه اعتدال گزید، آن علو گرفت

۹

قاسم میان خاک در شاهوار یافت

چون باز یافت باز ره جست و جو گرفت

تصاویر و صوت

نظرات