قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۲۴

۱

نمی دانم چه افتادست قسمت از قدر ما را

کزین درگاه می رانند دایم دربدر ما را

۲

ازین معنی چه دلشادم، قرین دولت افتادم

ازین معنی که شد همراه ماهی در سفر ما را

۳

برو، ناصح، مده پندم، که با کس نیست پیوندم

که جز پیر مغان نبود درین ره راهبر ما را

۴

برو، زاهد، مگو با ما حدیث توبه و تقوی

که اندر گوش جان ناید حدیث مختصر ما را

۵

بچشم وحدت مطلق ندیدم روی جانان را

درین حالت نمیآید دو عالم در نظر ما را

۶

ز بیم هجر می‌نالد جرس‌ها در بیابان‌ها

ز فریاد جرس معلوم گشتست اینقدر ما را

۷

دل قاسم پریشان شد، که یار از دیده پنهان شد

درین فرقت رسد هر روز داغی بر جگر ما را

تصاویر و صوت

نظرات