قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۲۴۵

۱

جانم از نرگس مخمور تو جاهی دارد

وز عنایات تو دل پشت و پناهی دارد

۲

دل بکوی تور سیدست، ولی می گذرد

طاعتی کرد، ولی عزم گناهی دارد

۳

جان میان بست یقین بادیه حیرت را

مددی می طلبد روی براهی دارد

۴

بخدا،برسر کوی تو یقین می دانم

دل چون کوه من،ار قیمت کاهی دارد

۵

حال دل باغم هجران تو خوش خواهد بود

گرچه تنهاست،ولی قصد سیاهی دارد

۶

هر کجا یاد کنم چهره زیبای ترا

دل بیچاره من ناله و آهی دارد

۷

دیگر از روی رویا قصه قاسم بگذشت

بگذر از روی وریا، روی بشاهی دارد

تصاویر و صوت

نظرات