
قاسم انوار
شمارهٔ ۲۵۵
۱
گر همه میل دلت جانب سلما باشد
خاطر آشفته آن زلف چلیپا باشد
۲
روز محشر،که بیارد همه کس دست آویز
جان ما را هوس عشق و تمنا باشد
۳
یار می خوردن ما نیست کسی در عالم
کمترین جرعه مالجه دریا باشد
۴
یار را جستم و وایافتمش ناگاهی
با کمالی که همه صورت و معنا باشد
۵
روز محشر،که سر از خواب گران بردارم
خاطرم را هوس نور تجلا باشد
۶
عاشق روی تو گرخسرو،اگر شیرینست
بنده موی تو گر وامق و عذرا باشد
۷
قاسمی،قصه عشاق ندارد پایان
کمترین شیوه او رمز و معما باشد
تصاویر و صوت

نظرات