
قاسم انوار
شمارهٔ ۲۶۰
۱
مست و مستور ندیدیم و گر هم باشد
این چنین نادره در ملک جهان کم باشد
۲
پیش ما قصه به تزویر و به قرایی نیست
مرد عاشق بر ما اعلم و احکم باشد
۳
رمز اسرار خدا را نتوان گفت بکس
مگر آن یار،که او محرم و محرم باشد
۴
این چنین باده که گفتم به کس می نرسد
جز از آن یار گرامی، که مکرم باشد
۵
مظهر جمله ذرات شود در دو جهان
مظهر مرتبه طینت آدم باشد
۶
راه حق می طلبی، جان و دل و دین درباز
راه نیکوست،اگر عشق مقدم باشد
۷
دمی از دوست گرفتند «نفحنا» گفتند
همدم راز خدا شد که بر دین دم باشد
۸
بگذر از جان و دل اندر ره توحید و فنا
تا ترا قاعده عشق مسلم باشد
۹
جام عشقت مصفا ز کدورت،قاسم
این چنین جام مگر لایق آن جم باشد
تصاویر و صوت

نظرات