
قاسم انوار
شمارهٔ ۴۲۷
۱
از ما مپیچ رو، که غریبیم و تلخ کام
ما روی دل بروی تو داریم صبح و شام
۲
زاهد، مگو که: عشق گناهت و لایجوز
ما را بدین گنه نتوان کرد انتقام
۳
ای عشق چاره ساز روان بخش دلنواز
ظلت مدام بر سر ما باد مستدام
۴
ما زنده ایم در طلب «حی لا یموت »
استاده ایم در صف «قیوم لا ینام »
۵
نام و نشان ما همه در عشق پاک سوخت
با ما مگو دگر که: کجایی و چیست نام؟
۶
رنج خمار درد سری می دهد بجد
ساقی، بیار باده گلگون لعل فام
۷
قاسم بداغ عشق تو افتاد، الصلات
چون روی دل بروی تو آورد والسلام
نظرات