
قاسم انوار
شمارهٔ ۴۵۹
۱
گرنه آنست که جوینده یار آمده ایم؟
پس درین دیر مغان ما بچه کار آمده ایم
۲
بگذر از قصه تعطیل، که تعطیلی نیست
باز شاهیم که این جا بشکار آمده ایم
۳
بهر حکمت اگر افتد دو سه روزی مهلی
ما درین دار نه از بهر مدار آمده ایم
۴
ابلهی ها بگذارید و بما رو آرید
ک درین راه طلب رند و عیار آمده ایم
۵
همت ما ز ازل نیک بلندست، که ما
بتماشای رخ و زلف نگار آمده ایم
۶
هیچ مرکب بجهان لایق این میدان نیست
بر براق تن از آن روی سوار آمده ایم
۷
چاره ای نیست درین دیر ز بدمستی چند
چاره اینست که با عربده یار آمده ایم
۸
گر مرادات در آن شهر میسر بودی
از برای چه درین شهر و دیار آمده ایم؟
۹
قاسمی، در طلبش دربدر و کوی بکوی
عین فخریم که در کسوت عار آمده ایم
تصاویر و صوت

نظرات