
قاسم انوار
شمارهٔ ۴۶۳
۱
این عنایت ازلی بود که ره پرسیدیم
وین هدایت ابدی گشت که رویت دیدیم
۲
همچو بلبل ز غم روی تو گریان بودیم
چون گل روی تو دیدیم چو گل خندیدیم
۳
بهوایی که نشانی ز تو یابیم مگر
همچو پرگار بسر گرد جهان گردیدیم
۴
جز تمنای تو حظی ز جهان نگرفتیم
غیر سودای تو سودی بجهان نگزیدیم
۵
مدد عشق تو خواهیم بهرحال که هست
عمرها رفت که ما در پی این تاییدیم
۶
گر تو گویی: بتمنای من از دین برگرد
دین ببازیم، چرا در غم این تقلیدیم؟
۷
پیش رفتیم بامید وصالی که نشد
باز گشتیم، بخجلت پس سرخاریدیم
۸
عید دیدار تو یک روز نصیب جان شد
عمرها رفت که ما منتظر آن عیدیم
۹
قاسمی، نیست حجابی، دل خود را بازآر
خود حجابیم درین راه، ز خود ترسیدیم
نظرات