
قاسم انوار
شمارهٔ ۴۷۱
۱
غیر از تو کس دگر نداریم
وز تو نفسی بسر نداریم
۲
ماییم و دلی بهر دو عالم
جز کوی تو مستقر نداریم
۳
گویند که: عشق عار و عیبست
ما خود بجز این هنر نداریم
۴
با عقل معاد آشناییم
این عقل معاش اگر نداریم
۵
ما عاشق جلوهای یاریم
والله که سر سفر نداریم
۶
مالامالست جام توحید
ما باده مختصر نداریم
۷
قاسم ز غم تو بی خبر شد
شاید، که ز خود خبر نداریم
نظرات