قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۵۴۳

۱

بسامان آمد احوال دل من

بدیدار تو حل شد مشکل من

۲

بیاری سعادت یار مایی

زهی یاری بخت مقبل من

۳

جنون و عشق و مستی پیشه کردم

زهی سودای طبع عاقل من!

۴

مرا عشق تو رسوای جهان کرد

همین بود از دو عالم حاصل من

۵

طریق عاشقی و آنگه سلامت؟

معاذلله ز فکر باطل من

۶

شدم دریای بی پایان، که هرگز

نبیند هیچ کشتی ساحل من

۷

دلم در جعد مشکین تو گم شد

نمی یابم دل من، وا دل من!

۸

تلالالا، تلا تن تن، تنن تن

منم در هر دو عالم واصل من

۹

چو قاسم از میان برخاست گفتم

که: ای انعام عامت شامل من

تصاویر و صوت

نظرات