
قاسم انوار
شمارهٔ ۵۷۲
۱
«کان الله » گفت و «کان الله له »
وصف مستان طریقت در وله
۲
یعنی از هستی خود فانی بباش
بعد از آن خوش رو، که روشن گشت ره
۳
راه روشن شد ز فیض آفتاب
زنگ ظلمت رفت با روی سیه
۴
رمز اسرار طریقت فهم کن
وارهان جان را ز قلب ناسره
۵
چل چله بنشست صوفی، ره نیافت
چلچله بهتر بود زان چل چله
۶
خانه وا پرداز از غیر حبیب
دور از انصافست یار ده دله
۷
قاسمی در بند زلف یار ماند
خوش بود دیوانگان را سلسله
نظرات