قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۶۱۱

۱

گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی

هر دکانی را نسیم مشک تاتار آمدی

۲

گر حجابی در میان بنده و حق نیستی

قسمت ارباب ظن کی محض پندار آمدی

۳

از تجلی هدایت گر نبودی پرتوی

جمله اعیان جهان در عقد زنار آمدی

۴

گر نبودی سر جانان تعبیه در تعبیه

«لن ترانی » در حقیقت عین دیدار آمدی

۵

پرتو رویش اگر در چین و ما چین سر زدی

کافر صد ساله در تسلیم و اقرار آمدی

۶

گر عنایت را ظهوری بیشتر بودی از آن

زمره اشرار در اطوار ابرار آمدی

۷

کوه سنگین گر ز درد قاسمی واقف شدی

کوه را دل خون شدی با ناله زار آمدی

تصاویر و صوت

نظرات