
قاسم انوار
شمارهٔ ۶۲۳
۱
ز حد گذشت حکایت ز قصه دوری
به شرح راست نیاید حدیث مهجوری
۲
بیار، ساقی، ازان بادهای که در جامست
که جان ما به لب آمد ز رنج مخموری
۳
طهارت دو جهان را اگر به دست آری
چو درد عشق نداری، هنوز مغروری
۴
به غیر عشق خدا هر که راه میجوید
کمال علت او از کریست، یا کوری
۵
بگو به شیخ که: بسیار ازین قبول ملاف
که ترک فرصت وقتست طوق مشهوری
۶
اگر تو جرعهای از جام جم به دست آری
هزار قیصر و خاقان، هزار فغفوری
۷
شراب کهنه چو خوردی، بگو ز سر قدم
که نیک دور بود شان مست و مستوری
۸
به جان مستان، کین یک سخن ز من بستان:
غلام شاه عرب شو، اگر چه طیفوری
۹
به قاسمی دو سه جام از کرم عطا فرمای
شراب ناب «اناالحق» ز جام منصوری
نظرات