
قاسم انوار
شمارهٔ ۴
۱
درویش، که حرف او بصورت پنجست
هریک بمثابه ای که بیش از پیشست
۲
دالست دلیل آنکه با درد بساز
گر بر تن تو هر سو مو صد نیشست
۳
را، روی و ریا مکن، که این روی و ریا
رسوایی بیگانه و رنج خویشست
۴
و اوست وداع غیر مولی کردن
وین کار چنین کار یکی بی خوشست
۵
یا، یک دل و یک رنگ شو اندر ره عشق
یکتا نشود، هر آنکه او با خویشست
۶
شین، آنکه کند شکر و شکایت نکند
وندر پی خصم خویش نیک اندیشست
۷
آنرا که چنین پنج خصایل دادند
دریاب و درو گریز کو درویشست
تصاویر و صوت

نظرات