قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۱

۱

سرور سینه من از فروغ روی تو بود

ولی بسوخت بدرد تو جان غم فرسود

۲

کجاست سرور رندان فقیر میر غیاث؟

کجاست عاشق حق، رند عاقبت محمود؟

۳

بهر نفس که نمود او ز مهر روی بمن

چه گویم آنکه ازان رو مرا چه روی نمود؟

۴

بهر سخن که همی گفتمی ز سر خدا

درین دیار مرا محرمی بجز تو نبود

۵

کنون بجمله خراسان کسی نمی بینم

که پهلوی تو نشیند ببارگاه شهود

۶

دریغ یار گرامی! دریغ عمر عزیز!

ز قاسمی بروانت سلام باد و درود

۷

بقا بقای خدا باد و ملک خدا

چه حاصلست ازین پنج روزه معدود؟

۸

گر آدمی بجهان صد هزار سود کند

ولی چو عاقبت الامر رفتنست چه سود؟

۹

دو روزه عمر اگر صرف راه یار کنی

زهی سعادت جاوید و دولت مسعود!

تصاویر و صوت

نظرات