
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۰۹
۱
لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد
به تیغ غمزهاش گردد گرفتار آن که شک دارد
۲
خیال چین زلفش بر میانم بسته زناری
که بر هر تار مویش رشگ تسبیح ملک دارد
۳
به آسان کی توان زد بوسه بر خاک کف پایش
که افتد گر رهش در چرخ منت بر فلک دارد
۴
تواند غوطه بر دریای خون زد از ره عشقش
هر آن عاشق که دل با داغ او اندر نمک دارد
۵
اگر غش داری ای قصاب اینجا میشوی رسوا
که عشق آن صنم خاصیت سنگ محک دارد
تصاویر و صوت

نظرات