
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۱۶
۱
نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم باشد
تو را دیدن دگر در پوست گنجیدن ستم باشد
۲
توان تا سوخت چون پروانه پیش شمع رخسارت
چو بلبل از هجوم درد نالیدن ستم باشد
۳
چو خوانا گشت خط عارضت متراش از تیغش
که خط از روی این مصحف تراشیدن ستم باشد
۴
کنار خود ز آب دیده خرم میتوان کردن
به کشت خویشتن باران نباریدن ستم باشد
۵
تو آموزی طریق مصلحتبینان و میدانی
ز حرف دشمنان از دوست رنجیدن ستم باشد
۶
توان تا سوختن چون شمع در بزم نکورویان
چراغ خلوت فانوس گردیدن ستم باشد
۷
ز افعال جهان قصاب دائم چشم حیرت را
ز خود پوشیدن و عیب کسان دیدن ستم باشد
تصاویر و صوت

نظرات