قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۱۱۷

۱

آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان بگذرد

موج لطافت جو به جو از هر خیابان بگذرد

۲

شب‌های هجر او دلم راضی نمی‌گردد اگر

یک قطره آب چشمم از بالای مژگان بگذرد

۳

از کثرت کم‌طالعی ترسم نسیم کوی او

چون بر مزار من رسد برچیده دامان بگذرد

۴

آن بی‌سرانجامم که گر عضوی ز من یابد هما

یک عمر سرگردان شود تا از بیابان بگذرد

۵

در رنج روزافزونم و بیمم از آن باشد که او

تا چاره دردم کند کارم ز درمان بگذرد

۶

از گرمی تیغش کشد بر استخوانم شعله‌ای

برق آتش‌افشانی کند تا از نیستان بگذرد

۷

قصاب را بار گران افکنده زین ره بر قفا

اول به منزل می‌رسد هرکس که از جان بگذرد

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش پرتو بیضایی - تصویر ۸۷
دیوان قصاب کاشانی به کوشش محمد عباسی - قصاب کاشانی - تصویر ۷۶

نظرات