
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۲۱
۱
روز نوروز علاج شب هجران نکند
رفع غم، بستگیِ چاک گریبان نکند
۲
عشق سیلاب عظیمی است مشو غافل از او
خانهای نیست که سیل آید و ویران نکند
۳
عاشق یک جهت آن است که روزی صدبار
میرد از درد و نگاهی سوی درمان نکند
۴
بنده پادشهی باش که بر درگه او
نیست موری که بزرگی چو سلیمان نکند
۵
روز اول به سر زلف تو دادم دل را
تا کسی منعم از این حال پریشان نکند
۶
قصد من کن ز نگاهی که مرا تیغ دگر
در جگر کار چو آن خنجر مژگان نکند
۷
هیچجا بر سر راهش نرسیدی قصاب
که تو را از نگهی بیسروسامان نکند
تصاویر و صوت


نظرات