
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۲۲
۱
چون خونم از دو دیده گریان روان شود
مژگان ز اشک شاخ گل ارغوان شود
۲
روشن کند چراغ رخش نور آفتاب
روشن چو شمع محفل روحانیان شود
۳
سربرنگیرم از ره کنعان به راه تو
تا خاک من غبار ره کاروان شود
۴
مردیم با وجود که یک جو نداشت مهر
فریاد از آن زمان که به ما مهربان شود
۵
از بس که گفتم و نشنیدم جواب از او
نزدیک شد دمی که زبان استخوان شود
۶
بر وصل نارسیده مرا شرم آب کرد
قصاب چیست چاره چو آتش عیان شود
تصاویر و صوت

نظرات
نصرت الله